loading...
ミ★ミلاچیــــــــــــــنミ★ミ
DUYĞU بازدید : 2857 جمعه 29 خرداد 1394 نظرات (59)

 

کــاش می شد زنـــدگی تـکرار داشت

لااقل تــکرار را یــکبــار داشت!

ساعتم بـــرعکس می چرخـیـد و من

بـــر تــنم می شد گـــشاد ایـن پیرهن

آن دبـستـان ، کـودکـی، سرمشق آبــــ ...

پـــای مــادر هم بــرایـم جـای خواب

خود بــرون می کــردم از دلـواپسی

دل نمیدادم بــه دست هــر کسی

عمر هستی ،خوب و بــد بسیـار نیست 

حــیــف هــرگـز قـابـل تــکـرار نیست!!

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط shima در تاریخ 1394/04/18 و 14:06 دقیقه ارسال شده است


این روزهــــایم به تظاهر می گذرد…
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،به شادی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست…
اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این “نمایش
پاسخ : شکلک

این نظر توسط negin در تاریخ 1394/04/06 و 22:55 دقیقه ارسال شده است

سرمستیِ دوران جوانی، ناشی از این حقیقت است که ما در بالا رفتن از تپه ی زندگی، مرگ را که در دامنه ی دیگر قرار دارد نمی بینیم.
بیا حتما سربزن ممنون
پاسخ : شکلک

این نظر توسط azizikish در تاریخ 1394/04/06 و 16:48 دقیقه ارسال شده است

شکلکشکلکشکلک
پاسخ : ممنونشکلک

این نظر توسط ابنبات چوبی در تاریخ 1394/04/06 و 15:56 دقیقه ارسال شده است

ﻦ ﺭﻭﺯ ﻫﺎ... ☜ ↓
ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺭا ﻣﯿﺨﻮﺍﻫـــــﻢ..... ↓
ﻫــــــــﯽ.... ↓
فلا‌ﻧﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﮕﯿﺮ..... ↓
♦ ﻣﺮﮒ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﻮﯾـــﻢ..... ♦
پاسخ : شکلک

این نظر توسط مهدی در تاریخ 1394/04/06 و 15:05 دقیقه ارسال شده است

شکلک
پاسخ : ممنون از حضورتونشکلک

این نظر توسط مهدی در تاریخ 1394/04/06 و 1:31 دقیقه ارسال شده است

چرا سیگار کشیدی؟
کسی مواظبم نبود تنها بودم
چرا ادامه دادی؟
ارومم میکرد خیلی وقت بود داغون بودم...
چرا اول یه نخ میگرفتی الان یه بسته؟
چون تازه فهمیدم چقدر درد داشتم و زخمام از کیا بوده
چرا سیگارو رو دستت خاموش کردی؟
چون یادم بمونه هرچیزیو زیاد به خودت نزدیک کنی میسوزونه...
چرا اینقد سنگین کام میگیری؟
دست من نیست فک کنم دردام و خستگیام
سنگین ترن...

این نظر توسط مهدی در تاریخ 1394/04/06 و 1:21 دقیقه ارسال شده است

میگما چرا قالب حرفیی نمیذاری؟؟Oشکلکشکلکشکلک

این نظر توسط مهدی در تاریخ 1394/04/05 و 23:51 دقیقه ارسال شده است

اصن دختری که شیطون نباشه به درد زندگی نمیخوره.....
هر دختری باس یه رژ قرمز داشته باشه،وقتی عشقش خوابه با لبای رژزده بیاد بوسش کنه.....
جای بوسشم روی صورت عشقش بمونه....
تا وقتی از خواب بیدار شد تو آینه خودشو دید از ترس جا بخوره.....
داد بزنه"کجایی که میخوام تلافی کنم......
پاسخ : شکلک

این نظر توسط مهدی در تاریخ 1394/04/05 و 23:31 دقیقه ارسال شده است

مورد داشتیم پشت کامیون نوشته بود :
رفیق بی کلیپس ، مادر !!!!!!!!

دیشب ساعت یک از خونه دوستم بر میگشتم که یهو دیدم در یه خونه باز شدو یه مردی دست دخترشو گرفت اورد بیرونو 2تا سیلی محکم زد بهشو گفت برو گمشو تو دیگه بچه ی من نیستی.و درو بستو رفت داخل. دختره رو زمین افتاده بود,رفتم بالا سرش,نگاش کردم, چقدر خوشگل بود, چشمای درشت با بینی کوچیک و... زیر بغلشو گرفتمو یه گوشه نشوندمش, یهو دیدم منو بغل کردو زد زیر گریه, گفتم اروم باش عزیزم, حالا پدرت عصبانی بود یه کاری کرد. یهو گفت منو میبری خونتون, گفتم چرا که نه عزیزم, بعد گفت اگه به اسمه کوچیک صدام کنی ممنون میشم, گفتم فداتشم من که اسمتو بلد نیستم, خو اسمتو بگو گفت... من کامبیز هستم. گفتم مگه تو پسری؟گفت وا... خب معلومه که پسرم, عاقا به گلای پیرهنه ننجونم قسم جوری زدمش که همون باباش اومد از زیر مشت و لگدام کشیدش بیرونو برد تو خونه قایمش کرد. آخه بگو این چه کاریه؟؟ منکه ازدیشب تاالان خوابم نرفته.. اصن شکست عشقی خوردم...
پاسخ : هههه جالب بود

این نظر توسط مهدی در تاریخ 1394/04/05 و 23:26 دقیقه ارسال شده است

عاشق اون روزیم که دخترم از مهد کودک بیاد
تند تند سلام کنه ، بعد بگه فلدا تولد دوشتمه !!؟؟
یه ذره مکث کنه>>>>>بعد موهاشو بکشه


کد امنیتی رفرش
1 2 3 4 5 6 صفحه بعد
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 141
  • کل نظرات : 4406
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 17
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 48
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 253
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 2,067
  • بازدید سال : 19,692
  • بازدید کلی : 424,335
  • ↘↙
    آدرس وبلاگ دیگرم
    در صورت تمایل دیدن فرمایید.